مرور خاطرات انقلاب :

امام خمینی(ره)، حفظ حریم خصوصی  واسرار مردم

( متن کامل فرمان هشت ماده اى امام خمينى(ره) و پیگیری ویژه امام )

یزدفردا :علی آبادی :بهمن 89 فرا رسید ،باز هم سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران است و انقلابی که با رهبری پیر و مرشد و مقتدایمان حضرت آیت الله العظمی سید روح الله خمینی (ره)توانست با اتکا به مردم و اسلام در مقابل یکی از قدرتمند ترین طاغوت های تاریخ بشر بایستد و پیروز شود و الکوئی شود برای تمام آزادی خواهان جهان .

 امام خمینی(ره) که توانست در تمامی عرصه ها با معیارهای اسلامی زندگی و طی طریق کند ،درطول حرکت انقلاب و پیروزی و بعد از آن نیز سعی خود را مصروف نمود تا تمام قوانین اداره جامعه نیز بر مبنای اسلام ناب محمدی تنظیم و اجرای آن ها نیز براساس قوانین اسلامی صورت پذیرد و در برابر تمام انحرافاتی که خواسته و یا نا خواسته به اسلام نسبت داده می شد با قدرت ایستاد و برای آیندگان نیز راه درست را معرفی نمود و یکی از مواردی که در اوائل انقلاب با تفسیر به رای عده ای به نام اسلام در حال نهادینه شدن بود بحث پرونده سازی ها و برخورد های افراطی به نام اسلام بود که امام خمینی (ره) در این وادی نیز با اقتدار  وارد شد و حریم خصوصی مردم را پیامبرانه پاس داری کرد و همه مسئولان و مردم را به رعایت آن فرمان داد. در این نوشتار  برآنیم تا نیم نگاهی به این یادگار ماندگار رهبر کبیر انقلاب بیندازیم و  به خود ،مسئولین و مردم یاد آوری نماییم که خدای ناکرده فراموش نکنیم که این انقلاب تنها تغییر یک حکومت نبود بلکه برپایی یک نظام اسلامی متکی به اسلام بود .

 امام خمینی(ره) در تاریخ 24آذرماه 1361  پس از گذشت  چهار سال از پیروزی انقلاب اسلامی, فرمان هشت ماده ای معروف خود خطاب به قوه قضائیه و تمام ارگان های اجرایی در مورد اسلامی شدن قوانین و عملکردها بدین شرح صادر کردند:


بسم اللّه الرحمن الرحیم


در تعقیب تذکر به لزوم اسلامی نمودن تمام ارگان های دولتی بویژه دستگاه های قضائی و لزوم جانشین نمودن احکام اللّه در نظام جمهوری اسلامی به جای احکام طاغوتی رژیم جبار سابق لازم است تذکراتی به جمیع متصدیان امور داده شود. امید است ان شاء اللّه تعالی با تسریع در عمل, این تذکرات را مورد توجه قرار دهند.

تهیه قوانین شرعیه و تصویب و ابلاغ آن ها با دقت لازم و سرعت انجام گیرد و قوانین مربوط به مسائل قضائی که مورد ابتلای عموم است و از اهمیت بیشتری برخوردار است در رأس سایر مصوبات قرار گیرد که کار قوه قضائیه به تأخیر یا تعطیل نکشد و حقوق مردم ضایع نشود, و ابلاغ و اجرای آن نیز در رأس مسائل دیگر قرار گیرد.


رسیدگی به صلاحیت قضات و دادستان ها و دادگاه ها با سرعت و دقت عمل شود تا امور شرعی و الهی شده و حقوق مردم ضایع نگردد و به همین نحو رسیدگی به صلاحیت سایر کارمندان و متصدیان امور, با بی طرفی کامل بدون مسامحه و بدون اشکال تراشی های جاهلانه که گاهی از تندروها نقل می شود, صورت گیرد تا در حالی که اشخاص فاسد و مفسد تصفیه می شوند اشخاص مفید و مؤثر با اشکالات واهی کنار گذاشته نشوند. و میزان, حال فعلی اشخاص است با غمض عین از بعض لغزش هائی که در رژیم سابق داشته اند مگر آن که با قرائن صحیح معلوم شود که فعلاً نیز کارشکن و مفسدند.


آقایان قضات واجد شرایط اسلامی, چه در دادگستری و چه در دادگاه های انقلاب باید با استقلال و قدرت بدون ملاحظه از مقامی احکام اسلام را صادر کنند و در سراسر کشور بدون مسامحه و تعویق به کار پر اهمیت خود ادامه دهند و مأمورین ابلاغ و اجرا و دیگر مربوطین به این امر باید از احکام آنان تبعیت نمایند تا ملت از صحت قضا و ابلاغ و اجرا و احضار احساس آرامش قضائی نمایند و احساس کنند که در سایه احکام عدل اسلامی جان و مال و حیثیت آنان در امان است. و عمل به عدل اسلامی مخصوص به قوه قضائیه و متعلقات آن نیست, که در سایر ارگان های نظام جمهوری اسلامی از مجلس و دولت و متعلقات آن و قوای نظامی و انتظامی و سپاه پاسداران و کمیته ها و بسیج و دیگر متصدیان امور نیز به طور جدی مطرح است و احدی حق ندارد با مردم رفتار غیر اسلامی داشته باشد.


هیچ کس حق ندارد کسی را بدون حکم قاضی که از روی موازین شرعیه باید باشد توقیف کند یا احضار نماید, هر چند مدت توقیف کم باشد. توقیف یا احضار به عنف جرم است و موجب تعزیر شرعی است.


هیچ کس حق ندارد در مالِ کسی چه منقول و چه غیر منقول و در مورد حق کسی دخل و تصرف کند یا توقیف و مصادره نماید مگر به حکم حاکم شرع, آن هم پس از بررسی دقیق ثبوت حکم از نظر شرعی.


هیچ کس حق ندارد به خانه یا مغازه و یا محل کار شخصی کسی بدون اذن صاحب آن ها وارد شود یا کسی را جلب کند یا به نام کشف جرم یا ارتکاب گناه تعقیب و مراقبت نماید و یا نسبت به فردی اهانت نموده و اعمال غیر انسانی ـ اسلامی مرتکب شود, یا به تلفن یا نوار ضبط صوت دیگری به نام کشف جرم یا کشف مرکز گناه گوش کند و یا برای کشف گناه و جرم هر چند گناه بزرگ باشد, شنود بگذارد و یا دنبال اسرار مردم باشد و تجسس از گناهان غیر نماید یا اسراری که از غیر به او رسیده ولو برای یک نفر فاش کند. تمام این ها جرم و گناه است و بعضی از آن ها چون اشاعه فحشا و گناهان از کبائر بسیار بزرگ است و مرتکبین هر یک از امور فوق مجرم و مستحق تعزیر شرعی هستند و بعضی از آن ها موجب حد شرعی می باشد.


آن چه ذکر شد و ممنوع اعلام شد, در غیر مواردی است که در رابطه با توطئه ها و گروهک های مخالف اسلام و نظام جمهوری اسلامی است که در خانه های امن و تیمی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی و ترور شخصیت های مجاهد و مردم بی گناه کوچه و بازار و برای نقشه های خراب کاری و افساد فی الارض اجتماع می کنند و محارب خدا و رسول می باشند, که با آنان در هر نقطه که باشند و هم چنین در جمیع ارگان های دولتی و دستگاه های قضائی و دانشگاه ها و دانشکده ها و دیگر مراکز با قاطعیت و شدت عمل ولی با احتیاط کامل باید عمل شود, لکن تحت ضوابط شرعیه و موافق دستور دادستان ها و دادگاه ها, چرا که تعدی از حدود شرعیه حتی نسبت به آنان نیز جایز نیست, چنان چه مسامحه و سهل انگاری نیز نباید شود. و در عین حال مأمورین باید خارج از حدود مأموریت که آن هم منحصر است به محدوده سرکوبی آنان حسب ضوابط مقرره و جهات شرعیه, عملی انجام ندهند. و مؤکداً تذکر داده می شود که اگر برای کشف خانه های تیمی و مراکز جاسوسی و افساد علیه نظام جمهوری اسلامی از روی خطا و اشتباه به منزل شخصی یا محل کار کسی وارد شدند و در آن جا با آلت لهو یا آلات قمار و فحشا و سایر جهات انحرافی مثل مواد مخدره برخورد کردند حق ندارند آن را پیش دیگران افشا کنند, چرا که اشاعه فحشا از بزرگ ترین گناهان کبیره است و هیچ کس حق ندارد هتک حرمت مسلمان و تعدی از ضوابط شرعیه نماید. فقط باید به وظیفه نهی از منکر به نحوی که در اسلام مقرر است عمل نمایند و حق جلب یا بازداشت یا ضرب و شتم صاحبان خانه و ساکنان آن را ندارند و تعدی از حدود الهی ظلم است و موجب تعزیر و گاهی تقاص می باشد. و اما کسانی که معلوم شود شغل آنان جمع مواد مخدره و پخش بین مردم است, در حکم مفسد فی الارض و مصداق ساعی در ارض برای فساد و هلاک حرث و نسل است و باید علاوه بر ضبط آن چه از این قبیل موجود است آنان را به مقامات قضائی معرفی کنند. و هم چنین هیچ یک از قضات حق ندارند ابتدائاً حکمی صادر نمایند که به وسیله آن مأموران اجرا اجازه داشته باشند به منازل یا محل های کار افراد وارد شوند که نه خانه امن و تیمی است و نه محل توطئه های دیگر علیه نظام جمهوری اسلامی, که صادر کننده و اجرا کننده چنین حکمی مورد تعقیب قانونی و شرعی است.


8 ـ جناب حجت الاسلام آقای موسوی اردبیلی رئیس دیوان عالی کشور و جناب آقای نخست وزیر موظفند شرعاً از امور مذکوره با سرعت و قاطعیت جلوگیری نمایند و لازم است در سراسر کشور, در مراکز استانداری ها و فرمانداری ها و بخشداری ها هیأت هایی را که مورد اعتماد و وثوق می باشند انتخاب نمایند و به ملت ابلاغ شود که شکایات خود را در مورد تجاوز و تعدی مأمورین اجرا, چه نسبت به حقوق و اموال آنان سر می زند بدین هیأت ها ارجاع نمایند و هیأت های مذکور نتیجه را به آقایان تسلیم و آنان با ارجاع شکایات به مقامات مسئول و پیگیری آن متجاوزین را موافق با حدود و تعزیرات شرعی مجازات کنند.

باید همه بدانیم که پس از استقرار حاکمیت اسلام و ثبات و قدرت نظام جمهوری اسلامی با تأیید و عنایات خداوند قادر کریم و توجه حضرت خاتم الاوصیا و بقیة اللّه ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ و پشتیبانی بی نظیر ملت متعهد ارجمند از نظام و حکومت, قابل قبول و تحمل نیست که به اسم انقلاب و انقلابی بودن خدای نخواسته به کسی ظلم شود و کارهای خلاف مقررات الهی و اخلاق کریم اسلامی از اشخاص بی توجه به معنویات صادر شود. باید ملت از این پس که حال استقرار و سازندگی است احساس آرامش و امنیت نمایند و آسوده خاطر و مطمئن از همه جهات به کارهای خویش ادامه دهند و اسلام بزرگ و دولت اسلامی را پشتیبان خود بدانند و قوه قضائیه را در دادخواهی ها و اجرای عدل و حدود اسلامی در خدمت خود ببینند و قوای نظامی و انتظامی و سپاه پاسداران و کمیته ها را موجب آسایش و امنیت خود و کشور خود بدانند. و این امور بر عهده همگان است و کاربستن آن موجب رضای خداوند و سعادت دنیا و آخرت می باشد و تخلف از آن موجب غضب خداوند قهّار و عذاب آخرت و تعقیب و جزای دنیوی است. از خداوند کریم خواهانم که همه ما را از لغزش ها و خطاها حفظ فرماید و جمهوری اسلامی را تأیید فرموده و آن را به حکومت عالمی قائم آل محمد(ص) متصل فرماید1. (انه قریب مجیب)

والسلام علی عباداللّه الصالحین

روح اللّه الموسی الخمینی

محتوای این فرمان هشت ماده ای را می توان به پنج محور تفکیک کرد:

محور اول :تأکید بر تهیه قوانین شرعی, تصویب و ابلاغ آن ها (بند1).

محوردوم:بررسی صلاحیت قُضات, دادستان ها, کارمندان و متصدیان امور به عنوان کارگزاران نظام اسلامی, با تأکید بر این که (میزان حال فعلی اشخاص است) (بند2).

محور سوم:تأکید بر استقلال و قاطعیت قُضات واجد شرایط اسلامی در قضاوت و داوری به گونه ای که (ملت از صحت قضا و ابلاغ و اجرا و احضار, احساس آرامش قضایی نمایند و احساس کنند که در سایه احکام عدل اسلامی جان و مال و حیثیت آنان در امان است (بند3).

محورچهارم:تعیین حوزه دخالت کارگزاران و دولت اسلامی در زندگی خصوصی افراد (بندهای 4 تا7).

محور پنجم:تعیین رئیس دیوان عالی کشور و نخست وزیر جهت جلوگیری از تخلفات و تشکیل ستادهای استانی در این راستا (بند8).

حضرت امام خمینی (ره) به این فرمان بسنده نکرده و از این پس تا آغاز سال 1362 به جد, پیگیر این مهم بوده و در پیام ها و بیانیه ها و با معرفی اعضای ستاد, آن را دنبال کرده اند.و این تاکید ها نشان دهنده حساسیت موضوع و اهمیت آن است .که در این ادامه  گزارشی از سیر این پیگیری به اجمال بیان می شود:

همان طور که عرض کردم, رفتن و جاسوسی کردن و تجسس نمودن خلاف اسلام است. از طرفی تجاهر به فسق و خلاف شرع هم خلاف شرع است. البته توده های مردم هیچ گاه عمل خلافی انجام نمی دهند, ولی ممکن است دسته ای پیدا شوند و بخواهند سوء استفاده کنند. نه, سوء استفاده هم نباید بشود. احکام اسلام در تمام ابعادش باید عمل بشود. یعنی نه جاسوسی شود و تفتیش عقاید و نه کسی متجاهر به فسق شود.

امام خمینی :ما نباید ظلم کنیم, یعنی تفتیش نمائیم که در داخل خانه های مردم چه می گذرد, کسی هم حق ندارد عشرتکده درست کند و یا قمارخانه. در حکومت اسلامی با این گونه امور مبارزه می شود. ما می خواهیم احکام خدا جاری شود. آن طرفش هست, این طرفش هم هست. آن طرف که نباید با مردم بد رفتاری کرد, نباید داخل منازل مردم ریخت, مردم باید در خانه هایشان مطمئن باشند, در زندگی شان, کسب و تجارتشان اطمینان داشته باشند. دولت اسلامی موظف است مردم را مطمئن نماید در همه چیز, در سرمایه هایشان, در کسب و کارشان. دولت حق ندارد به آن ها تعدی نماید و اگر کسی تعدی کرد تأدیب خواهد شد. و از آن طرف هم اگر کسانی که مخالف اسلام هستند بخواهند تجاهر به فسق نمایند, آن ها هم تأدیب خواهند شد.2

حضرت امام در تاریخ 4دیماه 1361 ستادی را جهت پیگیری فرمان هشت ماده تعیین می کنند:

بسم اللّه الرحمن الرحیم

حضرات آقایان حجج اسلام, آقایان موسوی اردبیلی رئیس دیوانعالی کشور, میرحسین موسوی نخست وزیر, امام کاشانی رئیس دیوان عدالت اداری, محقق رئیس بازرسی کل کشور, ناطق نوری وزیر کشور و آقازاده وزیر مشاور, با اکثریت آراء حق دارند متخلف یا متخلفین را پس از تشخیص عزل نمایند. توفیق آقایان را از خداوند متعال خواستارم. 3

روح اللّه الموسوی الخمینی

در تاریخ 7تیرماه 1362 اعضای ستاد با امام ملاقات داشته و ایشان سخنانی در تأکید مفاد همان پیام بیان می نمایند


بسم اللّه الرحمن الرحیم


رسیدگی به امر متخلفین باید با کمال جدیت و قاطعیت عمل شود.

من باید به آقایان عرض کنم که شما در این کاری که دارید انجام می دهید که رسیدگی به امر متخلفین هست, چه در سطح دادستان ها و قضات و این ها و چه در سطح ادارات و وزارت خانه ها و این ها, یک امری است که الزام شرعی الآن دارد و با کمال جدیت و قاطعیت این باید عمل بشود.

و ما نمی توانیم ببینیم که یک کشوری ادعای این بکند که ما جمهوری اسلامی هستیم و قاضی ـ که آن قدر در شرع به او اهتمام شده است ـ آن وقت یک شهر را به آتش بکشد و سکوت بکنیم.

یا فرض کنید یک دادستانی در یک جائی کارهای خلاف شرع بیّن می کرده است, باز هم باید ما بنشینیم و سکوت بکنیم. از حالا به بعد اصلاً سکوت معنا ندارد.

باید آقایان به طور جدی محکمه ای تشکیل بدهند برای رسیدگی به امر متخلفین, قضات متخلف و کسان دیگری که در هر جا هستند و متخلفند و متخلفین را بعد از این که معلوم شد که این آدم تخلف کرده و خلاف کرده است, باید آن هائی که مسئول هستند فوراً و غایت الامر در ظرف سه روز به جای آن ها کسی را بگذارند و اگر آن ها مسامحه در این امر کردند بی عذر, بخواهند این کار را نکنند, خود شما, خود آقایانی که, این هیأتی که برای این رسیدگی است و چیز هستند, مجاز هستند که تعیین کنند, مستقلاً خودشان تعیین کنند و مسامحه در هیچ امری ابداً نباید بشود, چنان چه از آن طرف هم باید با کمال توجه به اطراف قضیه که کسی یک وقت خدای نخواسته مظلوم واقع نشود.

لکن ما باید این بار ظلم را که الآن در سرتاسر کشور گاهی می شود به اشخاص, این بار را دیگر باید سبک کنیم و از بین ببریم و ـ اگر چنان چه ـ من الآن اعلام می کنم اگر چنان چه اشخاص به واسطه اغراض فاسده بخواهند جوسازی کنند و بخواهند تلفن از این طرف و آن طرف بکنند و این مطلب معلوم بشود, خود آن ها برخلاف موازین شرعی و مقابل اسلام می خواهند کار بکنند و من به ملت اعلام می کنم که هر کس که این کار را کرد, با او معامله فسق بکنند و در هیچ جائی از جاهائی که یک آدم عادل باید باشد, او را نپذیرند و اطلاع بدهند تا تأدیب بشوند آن ها.

یک کاری که اسلام می خواهد بکند, یک کاری که برای مردم, می خواهد ظلم را از مردم بردارند, آن وقت یک کسی بگوید ما جوسازی می کنیم, یک کسی بگوید که ما این کار را نمی کنیم, نباید بشود.

این معنایش این است که کار اسلام نباید بشود و این اقلش این است که اعلا مرتبه فسق است و باید تعزیر بشود و بالاترش این است که ممکن است یک وقت چیزهای دیگر بشود.

و کسی حق ندارد در سرتاسر کشور, هیچ قاضی شرعی حق ندارد که بدون جهت استعفا کند و بخواهد جوسازی کند. اگر جوسازی کند, معلوم می شود که خودش زیر سؤال است و باید خودش احضار بشود و اگر چنان چه واقعاً خودش را لایق نمی داند, باید اعتراف کند که من لایق نیستم و نمی خواهم بکنم و بعد از این که او را کنار گذاشتند, بلافاصله بعد از حداکثر سه روز, به جای او باید قاضی و دادستان و این طور چیزها تعیین بشود.

در هر صورت, شما کاری را که دارید انجام می دهید و این هیأتی که برای این مسأله درست شده است و کاری می خواهند انجام بدهند, بر آن ها مسامحه جایز نیست و همان طوری که زیاده روی هم ان شاء اللّه نمی کنند و آن هم جایز نیست.

هر دو طرف قضیه است و مسأله, مسأله مسامحه و شوخی نیست.

اگر یک جایی مسامحه ما از کسی دیدیم, ما از او بازخواست خواهیم کرد و اگر یک مقامی, هر کس باشد, بخواهد جوسازی بکند, بخواهد تخلف از این مسائل بکند, این تخلف از احکام اسلام است و اگر مقامی است که ـ باید ـ حیثیت عدالت در او معتبر است, خودش منعزل هست فی نفسه و اگر این در آن مقام هم حیثیت عدالت معتبر نیست باید دستگاه ها و دست اندرکارها او را کنار بگذارند و اگر نگذاشتند, این هیأت باز مجازند که آن ها را به جای آن ها قرار بدهند.

در هر صورت مسأله, مسأله مهم است و مسأله, مسأله آبروی اسلام است, آبروی جمهوری اسلامی است و مسأله شوخی نیست که یک کسی در یک شهری آن همه جنایات می کند آن وقت یک کس دیگری برای خاطر او کمک کند به او, معین ظلمه باشد.

نباید این کارها بشود. خودشان دست بردارند از این کارها, والاّ مورد تأدیب واقع خواهند شد.

ان شاء اللّه من دعا می کنم که موفقیت برای شما حاصل بشود و کارها را با جدیت, هیأت های محل وثوق قرار بدهید و دادگاهی که مورد توجه است و دادگاه صحیح است, تشکیل بدهید, یا دادگاه هایی در اطراف تشکیل بدهید که این مسائل را حل بکنند و رسیدگی بکنند و بعد از این که یک کسی شاکی دارد, او را بخواهند (هر کس می خواهد باشد) اگر شکایتی دارد و دیدند یک شکایتی است روی اساس صحیح, باید او را بخواهند و محاکمه کنند, اگر چنان چه بی گناه بودند, خوب, بروند سراغ کارشان و اگر بی گناه نبودند, آن وقت باید به مجازات خودشان به حسب موازین شرعی از تعزیر و از حد و از قصاص و از این ها, چون بعضی از این ها قصاص دارند باید مردم قصاص کنند از آن ها و بعضی از این ها تعزیر شرعی (اکثر این ها تعزیر شرعی دارد) و باید تعزیر بشوند, این اشخاصی که مرتکب شدند و ابداً تخلف از این امر نخواهد شد. هر کس هر جوسازی بکند به ضرر خودش است و او را در بین مردم, ما اعلام می کنیم. اگر کسی بخواهد یک جوسازی بکند که اسلام کار خودش را عمل نکند, این بدتر از آن کاری است که منافقین دارند می کنند, برای این که آن ها جوسازی اسلامی نمی کنند, شما می خواهید جوسازی بر خلاف قوانین اسلام بکنید و شما هم جزء آن ها واقع می شوید.4

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

و باز در تاکید فرامین قبلی در تاریخ15دی ماه 1361 خطاب به ستاد پیگیری تخلفات قضایی و اداری نامه ای 6 ماده ای  پیرامون منع از تجسس و گزینش های غیر معقولانه بدین شرح صادر می کنند


بسم اللّه الرحمن الرحیم


ستاد پیگیری تخلفات قضائی و اداری

اخیراً چند کتاب به عنوان سؤالات دینی و ایدئولوژی اسلامی را ملاحظه نمودم و بسیار متأسف شدم از آن چه در این کتاب ها و جزواتی از این قبیل به اسم اسلام, این دین انسان ساز الهی, برای گزینش عمومی مطرح شده است و آن ها را میزان رد و قبولی افراد قرار داده اند. این نوشته ها که مشحون از سؤالات غیر مربوط به اسلام و دیانت و احیاناً مستهجن و اسف آور است, از آن جا که به اسم دیانت اسلام منتشر شده است, از کتب و جزوات انحرافی است که برای حیثیت اسلام و جمهوری اسلامی مضر است و به وزیر ارشاد توصیه نمودم که امثال این کتب را در اسرع وقت جمع آوری و فروش و خرید و نشر آن ها را ممنوع شرعی اعلام نمایند.

شاید بسیاری از افرادی که در تدوین آن ها دخالت داشته اند دارای حسن نیت بوده اند, لکن احتمال نفوذ شیاطین در این نحو مسائل قوی است که برای مشوه نمودن چهره نورانی اسلام یا جمهوری اسلامی به این امر اقدام نموده اند. لهذا مراتب زیر را از ستاد محترم خواستارم:

تمام هیأت هایی را که به نام گزینش در سراسر کشور تشکیل شده اند, منحل اعلام می نمایم, چه در قوای مسلح یا در وزارت خانه ها و ادارات و چه در مراکز آموزش و پرورش تا برسد به دانشگاه ها, تمام آن ها منحل است و ستاد انحلال را اعلام نماید.


2ـ ستاد موظف است در اسرع وقت دستور دهد تا هیأت هایی به جای هیأت های منحله, از افراد صالح و متعهد و عاقل و صاحب اخلاق کریمه و فاضل و متوجه به مسائل روز تعیین تا در گزینش افراد صالح بدون ملاحظه روابط اقدام نمایند و گزینش زیر نظر آن ها انجام گیرد و دقت شود تا این افراد, تنگ نظر و تندخو, نیز مسامحه کار و سهل انگار نباشند. و چنان چه قبلاً تذکر داده ام میزان در گزینش, حال فعلی افراد است, مگر آن که از گروهک ها و مفسدین باشند یا حال فعلی آن ها مفسده جویی و اخلال گری باشد و اما کسانی که در رژیم سابق به واسطه جو حاکم یا الزام رژیم ستمگر مرتکب بعضی نارواها شده اند ولی فعلاً به حال عادی و اخلاق صحیح برگشته اند, تندروی های جاهلانه در حق آن ها نشود که این ظلم است و مخالف دستور اسلام و باید ممنوع اعلام شود.


از آن جا که بسیاری از سؤال های اسلام این کتابچه ها از مسائل غیر محل اطلاع می باشدکه شاید فضلا و علمای زحمت کش نیز در جواب آن ها عاجز باشند و نیز بعض آن ها غلط و بعضی از سؤال ها و جواب ها برخلاف است, این نحوه سؤالات به هیچ وجه معیار در گزینش افراد نیست و ندانستن آن ها برای آنان اشکال و عیبی ندارد.

لازم است ستاد محترم اشخاصی را مأمور کنند که اگر افرادی, چه به واسطه سؤال های شرعی که دانستن آن ها برای این اشخاص لزوم ندارد و چه سؤال های ناروایی که به اسلام ارتباط ندارد, از ادارات و یا وزارت خانه ها یا دیگر مراکز اخراج شده اند و یا به واسطه آن استخدام نشده اند, تشخیص داده تا اگر اخراج یا عدم پذیرش به صرف این امور یا اشباه آن بوده است, آنان را به محل خود برای خدمت برگردانند که این نحوه عمل که با آن ها شده است ظلم فاحش است و محروم نمودن کشور از اشخاص مفید می باشد که از همه این ها باید جلوگیری شود و نیز از افراد صحیحی که در هیأت های گزینش بوده اند, قدردانی شود و به افراد دیگر آن ها نصیحت شود تا نظیر این افعال در کشور اسلامی واقع نشود.


4ـ ستاد محترم دستور دهد کتابچه های مختصری شامل بعضی از مسائل شرعی که محل اطلاع عمومی است و مسائل اعتقادی که دانستن آن ها در اسلام لازم است به طور ساده, بدون معماها که در این کتب و نشریات انحرافی موجود است, و بعضی مسائل مناسب با شغل افراد, با نظارت اشخاص مطلع از احکام اسلام و متوجه به اطراف مسائل سیاسی و اجتماعی تهیه شود و آن ها را در دسترس افراد قرار داده و در صورت احتیاج اشخاص را آموزش دهند و بدون آموزش سؤال از آن ها نشود و میزان رد و قبول, موازین اسلام و انسانی باشد که هدایت جاهلان, منظور نظر اصل است.


تجسس از احوال اشخاص در غیر مفسدین و گروه های خرابکار مطلقاً ممنوع است و سؤال از افراد به این که چند معصیت نمودی, چنان چه بنا به بعضی گزارشات این نحوه سؤالات می شود, مخالف اسلام و تجسس کننده معصیت کار است. باید در گزینش افراد این نحوه امور خلاف اخلاق اسلامی و خلاف شرع مطهر ممنوع شود.


بنا به گزارش رسیده, بعضی از کلاس های درسی که در ارتش و سپاه و سایر مراکز نظامی و انتظامی تأسیس شده است, بسیار مستهجن و مبتذل است. باید این کلاس ها به وسیله اشخاص عالم, عاقل و متعهد اداره شود و نمایندگان این جانب در نیروهای نظامی و انتظامی با کمال جدیت به اصلاح آنان پرداخته و به کار خود ادامه دهند. این ستاد موظف است برای هر وزرات خانه یا مراکز دیگر کتابچه هایی مناسب با کار آنان به صورت معقول و اسلامی تهیه نموده و از تعلیمات جاهلانه و احیاناً ضد انقلابی جلوگیری نمایند. از خداوند تعالی توفیق آقایان را در امور محوله و حسن جریان آن را خواستارم.5

والسلام علیکم و رحمة اللّه

روح اللّه الموسوی الخمینی


در 12 بهمن ماه 61 رئیس دیوان عالی کشور و نخست وزیر در12بهمن 1361 پیرامون توقیف غیر مجاز اموال نامه ای خدمت امام نوشتند که به شرح زیر است :

بسم اللّه الرحمن الرحیم


محضر مبارک آیت اللّه العظمی امام خمینی رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران:

به عرض عالی می رساند بررسی های انجام شده نشان می دهد که اموال منقول و غیر منقول بعضی افراد به عناوین مختلف که مستند به احکام کلی بعضی از حکام محترم شرع می باشد توقیف و گاهی ضبط می گردد, بنابر آن چه گفته می شود بعضی از احکام یاد شده را به حضرت عالی نسبت می دهند که به تشخیص این ستاد با فرمان اخیر مغایر است. نظر مبارک را بیان فرمایید.


عبدالکریم موسوی اردبیلی ـ میر حسین موسوی

12بهمن ماه 1361

در پاسخ به نامه رئیس دیوان عالی کشور و نخست وزیر در12بهمن 1361 پیرامون توقیف غیر مجاز اموال, با تأکید بر دستورهای قبل چنین نگاشته اند
بسم اللّه الرحمن الرحیم


درباره توقیف ها مطلب همان است که در بیانیه هشت ماده ای آمده است و پیش از تعیین تکلیف شرعی در محاکم, هرگونه دخل و تصرف, خلع ید, سرپرست گذاشتن و غیره, مشروع نیست و اگر حکمی و یا دستوری مخالف آن باشد, اعتبار ندارد و ستاد در جلوگیری آن, اقدام قاطع نماید و در صورت نسبت چیزی به این جانب, تا از شخص این جانب سؤال نشده است باید ترتیب اثر ندهند, زیرا بسیاری از امور که به این جانب نسبت داده می شود بر خلاف واقع است.


روح اللّه الموسوی الخمینی

13بهمن ماه 1361


امام خمینی (ره)  در آغاز سال 1362 در دیدار با اعضای هیئت دولت و مسئولان لشکری و کشوری فرمودند:

قوه قضائیه باید توجه بکند که سروکارش با جان و مال مردم است, نوامیس مردم, سروکار این با آن ها است و باید افراد صالح در آن جا باشند, سالم باشند و توجه بکنند که خطاهای قاضی بزرگ است, عمدش مصیبت بار است, خطایش هم بزرگ است, باید خیلی در این معنا توجه کنند و آن چیزی که من عرض کردم در آن اعلامیه ای که دادم راجع به این اعلامیه 8 ماده ای, البته دنبال کردند, تعقیب کردند لکن بیش تر لازم است, باید با قدرت و قوت دنبال این بروند که نابسامانی های این کشور رفع بشود.6

به جز این ها در مقاطع دیگر نیز با موضع گیری های قاطع حساسیت خود را در رعایت حریم شهروندان بیان می دارد. در بخشی از پیامی که در تاریخ 7خردادماه 1363 به مناسبت گشایش دومین دوره مجلس شورای اسلامی صادر شده, این مسئله را چنین گوشزد کرده اند:

این نکته نیز قابل ذکر است که اگر در مجلس به کسی که حاضر نیست و راه به مجلس ندارد که از خود دفاع نماید حمله ای شد, به او اجازه داده شود یا در مجلس از خود دفاع کند و اگر قانوناً اشکالی در این عمل می بینند, رادیو و تلویزیون و مطبوعات این وظیفه سنگین را به دوش کشند تا حق مظلومی ضایع نشود و شخصیتی بی دلیل خُرد نگردد و راهگشای این امر خودِ نمایندگان و رئیس محترم مجلس هستند که با تعهدی که دارند و مسؤلیتی که بر دوش آن هاست این حق را به اشخاص غایب بدهند تا به وسیله مجلس که نگهدار مصالح کشور و ملت است حقی ضایع نشود و انسانی مظلوم نگردد.7



پى نوشت ها:


1.صحیفه نور, ج71, ص501ـ701.

2 . همان, ص811.

3 . همان, ص221.

4 . همان, ص431ـ531.

5 . همان, ص022.

6 . همان.

7 . انتخابات مجلس از نگاه امام, ص532.

یزدفردا
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا